#رشتو
آن زمان که زامبیا می‌خواست انسان به مریخ بفرستد.

در دهه ۱۹۶۰ در بحبوحه ماراتون فضایی بین دو ابرقدرت آمریکا و شوروی برای ارسال اولین انسان به ماه، کشوری تازه استقلال‌یافته در جنوب آفریقا، برنامه جدی ارسال انسان را شروع کرد، نه به فضا، نه حتی به ماه، بلکه به مریخ.
مدیر آکادمی ملی علوم زامبیا، ادوارد ماکوکا، چندی بعد از تشکیل کشور زامبیا اعلام کرد که می‌خواهد ابرقدرت‌ها را در فرود بر روی ماه شکست دهد. اما برنامه فرود بر مریخ او بلندپروازانه‌تر و ظاهرا مهم‌تر بود.
برنامه شامل فرستادن یک دختر ۱۷ ساله، دو گربه و یک مبلغ مسیحیت به مریخ می‌شد.
ماکوکا دستور مکتوب داده بود که حق ندارید موجودات مریخی را، در صورت وجود، به اجبار مسیحی کنید.
او گفت که می‌خواهیم با این برنامه فضایی، با تسخیر "هفت آسمان" قدرت خود را به رخ دشمنان زامبیا بکشانیم.
ماکوکا چقدر در کار خود جدیت داشت؟به نظر خیلی. او برای برنامه خود جزئیاتی دقیق داشت.
تمرینات سخت آمادگی جسمانی،تمرین بی‌وزنی به وسیله تاب، تحمل شتاب با بشکه، برای "Afronaut" ها (فضانوردان آفریقایی) با جدیت ادامه داشت.
موشک سه متری "دی کالو" نیز همزمان در حال توسعه بود.
ماکوکا تا آنجا پیش رفت که از یونسکو درخواست فاند ۷ میلیون پوند زامبیایی کرد که جوابی نگرفت.
کمبود اعتبار و بلند نشدن موشک موانع جدی برنامه او بودند.
اما ضربه اصلی به برنامه فضایی زامبیا را، حامله شدن دختر فضایی،ماثا موآم بوآ، (سوار بر تاب) توسط فردی نامشخص از بین داوطلبان دیگر، در کمپ آموزشی زد.
در کمال تاسف برنامه فضایی زامبیا با مرگ ماکوکا در ۱۹۸۹ به همراه او دفن شد.
امروز ماکوکا و موزه‌اش که قطعا بیش از برنامه فضایی زامبیا برای این کشور درآمد داشته، نمایانگر امیدهای بلند انسان است آن‌هم در شرایطی که برای نیازهای اولیه خود می‌جنگد. شکی نیست که او برای این امید کم نگذاشت. روحش شاد.

اما ما از داستان ماکوکا و زامبیا چه می‌آموزیم؟
گاهی ارزش‌های سمبلیک و نمادین فناوری مهمتر از رسالت اصلی آن که حل مشکلات و ارزش‌آفرینی اقتصادی است می‌شود. این موضوع در کشورهای در حال توسعه فجیع تر است. تا حدی که هرچه یک فناوری سمبلیک‌تر و دهن‌پرکن‌تر باشد جذابیت و تمرکز بر روی آن بیشتر می‌شود.
شاید باورتان نشود ولی ایران به دانشگاهی در اروپا (برای اهداف آموزشی) ربات جراح صادر کرده. چقدر غرورانگیز!
ربات‌های جراح تا مجوز عمل گرفتن ده‌ها سال فاصله دارند.
افتخار صادرات یک عدد ربات جراح، چقدر باعث شده فاجعه این نمودار را نبینیم؟
مصداق بارز نگاه زیبایی‌شناسانه به فناوری قضیه واردات هواپیمای نو بود. هوش مثال‌زدنی آمریکا ضمن تحریم تهاجمی موفق‌ترین شرکت ایرانی (ماهان) هواپیمای نو را فقط به بی‌کفایت‌ترین مفت‌خورخانه هوانوردی (ایران‌ایر با ۱۱۰۰۰ کارمند!) داد و تعهد گرفتند که حق واگذاری به شرکت دیگری را ندارید.
حالا (بر اساس آنچه از یکی از واردکنندگان قدیمی تجهیزات هواپیما شنیدم) بی‌سابقه‌ترین تحریم قطعات هواپیما را به ما اعمال کردند.
هدف آمریکا زمین زدن و ورشکسته کردن هوانوردی ما بود که اتفاقا هواپیماهای پرهزینه نو به این هدف کمک کرد.
این را بگویید تا غربتب هواپیما ندیده خوانده شوید.
در قضیه فناوری هسته‌ای، نیروگاه دوم ما (دارخوین) که از زمان شاه برنامه ساخت آن وجود داشته، قرار است کی کلنگ‌زنی شود؟
این سوال را از آقای صالحی بپرسید تا با اخبار رگباری ساخت سانتریفیوژهای نسل nام اشباعتان کند.
برق هسته‌ای سیخی چند؟ سانتریفیوژهای رنگارنگ (آفتابه و لگن) مهم است.
چه کسی به خاطر شکست‌های پی‌در‌پی و حقارت‌بار موشک‌های فضایی ایران باید استعفا دهد؟
نگران نباشید. جوانان برومند شما مشغول ساخت ماهواره‌های پیشرفته‌تر و رنگارنگ‌تر، برای پرتاب نشدن هستند. اصلا ارزش ماهواره در پرتاب نشدن است.
چه کسی به جز مهندسان تازه‌نفس می‌توانند غول‌های صنعتی ایران را که یکی یکی ورشکسته می‌شوند، مثل ایران‌خودرو، نجات دهد؟
همان جوانانی که امروز در استارتاپ "...نو" مشغول تولید هوش مصنوعی برای ماشین الکتریکی خیالی هستند و فردا مثل سازندگان ربات جراح برای ادامه تحصیل به خارج می‌روند.
مشکل فقط ایران نیست. پارسال که به نمایشگاه شهرهای آینده دبی رفتم متوجه تزریق عجیب این اقتصاد حبابی به طرحهای تاکسی پرنده و.. استارتاپ‌های اروپایی شدم. آن هم در شهری که به جای مترو مونوریلی دارد که ۱۰ دقیقه باید تا دم قطار پیاده بروید.(چون قطار بر فراز و وسط اتوبان‌های عریض است!)
خیل عظیم استارتاپ‌های ایرانی که برای تحویل هوایی همبرگر پشت سرهم با حمایت معاونت علمی پهپادهای کوچولو تولید می‌کنند روحشان هم خبر ندارد که ما در هوانوردی یک نرم‌افزار ایرانی برای مدیریت نقشه پرواز (مشابه SITA) نداریم و به این خاطر چقدر ضرر میکنیم. بازار و فرصت اینجاست!
مقامات دولتی ایران به فناوری اهمیت خاصی می‌دهند به شرط اینکه در آزمایشگاه بماند.
با یک اصلاح ژنتیکی جزئی و متداول میشود میلیاردها دلار تحول اقتصادی مثبت ایجاد کرد.
اما ما همراه با پیرزن‌های خرافاتی اروپایی از #تراریخته می‌ترسیم. مشکل فناوری در ایران همینجاست :کاربری-deployment
همین رسانه‌های ایرانی که کمر به رسوا کردن تکنولوژی تراریخته و دانشمندان مرتبط با آن بسته‌اند، با طرح جوان "برومند مظلوم" دیگری که قوانین فیزیک را نقض می‌کند سال‌هاست سر کار رفته‌اند.
"ماشین آب‌سوز" یکی از شیادی‌های تکراری شبه‌علمی است که در کشورهای جهان سوم مدام تکرار می‌شود.
ما بیش از حد درگیر مفهوم جذاب و سکسی استارتاپ شده‌ایم که عمدتا شرکت‌هایی هستند بدون کفایت مالی و مدیریتی لازم. خیلی از شرکت‌های موفق در ابتدا کوچک بودند ولی برای کار خلاقانه نیاز به تاسیس شرکت‌های کوچک جدید نیست.
شرکت‌های بزرگ به شهادت آمار از «هر نظر» بهتر از استارتاپ‌ها هستند.
گام اول برای حل این مشکل این است که بپذیریم معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به معاونت اسباب‌بازی سیاستمداران تبدیل شده.
و نقش افرادی مثل #سورنا_ستاری و #آذری_جهرمی در فناوری و صنعت جهان مثل نقش مستر تیستر ایرانی در صنایع غذایی جهان است.

سهم ما از غذا و IT، همین مستر تیستر است.
You can follow @echopapa.
Tip: mention @twtextapp on a Twitter thread with the keyword “unroll” to get a link to it.

Latest Threads Unrolled: